داستان فرياد من را بشنو براي آموزش فلسفه به کودکان

داستان «فریاد مرا بشنو»، تصویرگر اعتراض و انتقاد کیسی (Case) و خانواده او نسبت به وضع موجود (تبعیض نژادی) است.
داستان «فریاد مرا بشنو»، تصویرگر اعتراض و انتقاد کیسی (Case) و خانواده او نسبت به وضع موجود (تبعیض نژادی) است.
از همان ابتدای داستان، بهرنگی چهره بی عدالتی را به نحو احسن به رخ می کشاند و آهسته آهسته، بذر اعتراض و نقد از شرایط موجود را، در دل خواننده می کارد.
در این داستان نویسنده، گاه به روش مستقیم و گاه به صورت غیر مستقیم (از دیدگاه شازده کوچولو) به نقد اوضاع و شرایط حاکم می پردازد. در ابتدای داستان راوی جهالتهایی را که انسان معاصر در آن دست و پا می زند، آشکار می سازد.
قصه ماهی سیاه برای به تفکر وادار کردن کودک در ادامه آمده است. از همان ابتدای داستان، خواننده با ماهی سیاه کوچولویی آشنا می شود که با تمامی ماهی ها و ساکنان دیگر که در برکه زندگی می کردند، متفاوت است.
ارسطو تاثیر بازی را در روان تماشگر مورد جستجو قرار می دهد و عقیده بر آن دارد که تماشای نمایش باعث آرامش تماشاگر و کاسته شدن از بار غم و اندوه و عقده های روانی او می شود و این که تئاتر پالاینده است و روح را تسکین می دهد.
تاثير شاهکار های ادبی به جای داستان های خود ساخته را در تربيت کودکان نمی توان نادیده گرفت.
بهترین دوره برای پرورش تفکر، دوران کودکی است و بهترین روش برای آموزش تفکر به کودکان داستان است، زیرا داستان باید شنونده خود را کنجکاو کند و برای ارضاء میل کنجکاویش او را وادار به دنبال کردن درباره ماجراهای داستان کند.
فلسفه برای کودکان با تاکید بر پرورش تفکر از دوران کودکی، در نیمه دوم قرن بیستم به کوشش متیو لیپمن در دانشگاه مونتکلیر ایالت نیوجرسی آمریکا بنیان نهاده شد و به سرعت در بیش از ۱۰۰ کشور دنیا مورد توجه قرار گرفت.
یکی از اهداف فلسفه برای کودکان، تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی یعنی تفکر مستدل و تیزبینانه درباره این که چه چیزی را باور کنیم و چه اعمالی را انجام دهیم.
نگاهی دقیق به فعالیتهای موسیقایی و نیز عناصر موجود در موسیقی پاسخ واضحی را برای چگونگی ارتباط آموزش موسیقی با توانایی هوشی کودکان فراهم می کند. دروس موسیقی مستلزم توجه متمرکز برای مدت زمان طولانی است.